مادربزرگ جیمی فاستر با انبار ممنوعه نوه ناتنی خود برخورد می کند. او که از محتوای صریح شوکه شده است، نمی تواند در برابر دادن طعم مهارت های دهانی خود به او مقاومت کند. این برخورد تابو منجر به یک برخورد بی پشت گرم می شود که خطوط خانواده و تمایل را تار می کند.