فرح در مورد مردان سیاهپوست قوی خیال پردازی می کند و هوس شور خام آنها را دارد. در روز سنت پاتریک، او خواسته خود را برآورده می کند و به فلش، یک مرد سیاهپوست خوش اخلاق، یک دم دستی می دهد. اولین تجربه بین نژادی او شعله ور می شود و اشتهای سیری ناپذیر او را برای لذت نشان می دهد.