نیا ناچی، یک نوزاد آبنوس بی تنه، با دوستش دانا دی آرموند، که با نامادری اش دوست است، ملاقات می کند. نیا و دانا در لذت لزبین، از جمله دهان و انگشت گذاری افراط می کنند، در حالی که نامادری هایشان از جلسه شدید قیچی کردن آنها غافل می مانند و جذابیت متقابل آنها را به نمایش می گذارد.