عزیزم بی تنه ماری بوستت به دنیای جوهر شیرجه می زند و درد شدیدی را برای خالکوبی رویایی خود تحمل می کند. معشوق فداکارش به او می پیوندد و در این روند به او آرامش می دهد. این قسمت واقعیت داغ با اشتیاق آشکار می شود و زیبایی طبیعی و دارایی های فراوان ماری را به نمایش می گذارد.