دخترخوانده جیل کسیدی، یک نوجوان شاخدار با سینه های طبیعی، در حال دزدکی در اطراف خانه برادر ناتنی اش گرفتار می شود. او در مقابل دوربین گرفتار می شود، سپس مجبور می شود خروس بزرگ او را بمکد. پس از یک جلسه شفاهی وحشیانه، او توسط پدر ناتنی خود لعنت می شود و به یک صورت نامرتب ختم می شود.