با عجله کرایه را جمع کردم که در را باز کرد، شوهرش در هیچ کجای دید نبود. او یک دم دستی داغ و یک سواری وحشیانه ارائه داد، دارایی های طبیعی خود را در نمایش کامل نشان داد. اوج لذت کارآموزان نامرتب و داغ بود، من را راضی کرد و شوهرش هیچ کدام عاقلانه تر نبود.