آزورا علی، یک مو قرمز آتشین، خود را در حالی که توسط چهار مرد بسته شده است، می بیند. بدن او یک زمین بازی برای خواسته های خشن آنهاست. او مجبور است گلو عمیق و الاغ خود را لیس بزند، همه در حالی که یک کامشات صورت را تحمل می کند. یک برخورد وحشیانه و شدید که او را نفس نفس می زند و زبانش را بند می آورد.