در یک پیچ و تاب سورئال، خانم جسیکا استارلینگ با جانی کسل، پدر دوست و دانش آموز نزدیکش ملاقات می کند. گفتگوی شام آنها به یک چرخش وحشیانه تبدیل می شود، زیرا جانی تمایل خود را برای پیاده روی در خانه نشان می دهد. اعتماد جسیکا به دوستش در حالی که نیت واقعی جانی آشکار می شود، از بین می رود.